یک داستان واقعی:

تابستان 1363 که در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رهبر حوزه‌ها شيپورچي گامدرس (گام به گام ، جزوه) پمپ هیدرولیک یوردوم قره بـاغ تکنویار فروشگاه بهین فایل شهدای مهدی شهر باشگاه فوتبال نفت شهرک سلمان فارسی فروشگاه